02142214

بازار آهن ایران پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل: سرنوشت قیمت‌ها پس از آتش‌بس

جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل در خردادماه ۱۴۰۴ اگرچه در ابعاد نظامی محدود باقی ماند، اما اثرات روانی و اقتصادی آن تا مدت‌ها در بازارهای داخلی، به‌ویژه بازار آهن‌آلات، احساس خواهد شد. بازاری که پیش از این نیز با رکود دست‌وپنجه نرم می‌کرد، اکنون در سایه نااطمینانی سیاسی، ریسک‌های اقتصادی و افق نامعلوم ساخت‌وساز، وارد مرحله‌ای تازه از انجماد شده است. از این رو بازتاب این جنگ کوتاه‌مدت، اما پرتنش بر بازار آهن می‌تواند قابل‌توجه باشد. در این مطلب به بررسی قیمت آهن آلات و شرایط بازار آهن پس از آتش‌بس ایران و اسراییل می‌پردازیم.

 

قیمت‌ آهن آلات پس از آتش‌بس

در طول جنگ 12 روزه، معاملات آهن تقریباً متوقف شد. فعالان بازار از اعلام قیمت خودداری کردند و خریداران با ترس از آینده سیاسی و اقتصادی، تصمیم به صبر گرفتند. رکود بازار که از ماه‌ها قبل شکل گرفته بود، حالا وارد مرحله‌ای جدید از انجماد کامل شده بود. در هفته اول پس از آتش‌بس، بازار آهن با ثبات نسبی همراه شد. کف قیمت میلگرد در محدوده ۳۶ تا ۳۷ هزار تومان، تیرآهن در سایزهای پایین بین ۳۱ تا ۴۳ هزار تومان و ورق سیاه در محدوده ۳۷ هزار تومان قرار گرفت. با این حال، این ثبات قیمتی بیشتر به نبود معاملات جدی و ادامه رکود مربوط بوده و افزایش تقاضا یا بهبودی در شرایط بازار اهن به وجود نیامده است.

 

رکود شدید بازار آهن پس از جنگ

پیش از آغاز درگیری‌ها، بازار آهن در شرایطی تقریباً نیمه‌جان به سر می‌برد؛ اعتصابات رانندگان و افزایش تعرفه حمل بار، مشکلات زنجیره تأمین، تقاضای پایین، قیمت‌های ناپایدار و خریدارانی که با احتیاط بیشتری به بازار نگاه می‌کردند، از جمله شرایط بازار آهن 1404 قبل از جنگ بود؛ اما پس از شروع درگیری نظامی ایران و اسراییل، بازار آهن تقریباً به حالت انجماد درآمد. معامله‌گران و خریداران در وضعیت انتظار فرو رفتند و ترجیح دادند تا روشن‌تر شدن چشم‌انداز سیاسی و اقتصادی، از هرگونه خرید عمده فاصله بگیرند. اگر این وضعیت ادامه یابد رکود سنگین‌تر شده و حجم معاملات در همه مقاطع فولادی از جمله میلگرد، تیرآهن و ورق کمتر خواهد شد.

 

افزایش ریسک سرمایه‌گذاری در بازار آهن پس از جنگ

یکی از تبعات جنگ، تشدید فضای بی‌اعتمادی و افزایش ریسک سرمایه‌گذاری است. فعالان بازار و سرمایه‌گذاران در صنعت فولاد که پیش‌تر نیز با نا اطمینانی‌های اقتصادی مواجه بودند، حالا با تهدیدات ژئوپلیتیکی و خطر تکرار تنش‌های نظامی هم روبه‌رو هستند. این ریسک مضاعف، سرمایه‌گذاری‌های جدید را به تعویق می‌اندازد و بسیاری از تولیدکنندگان را در بلاتکلیفی نگه خواهد داشت. بنگاه‌های تولیدی فولاد هم که پیش از این نیز با چالش‌هایی چون قطعی برق، افزایش هزینه انرژی و نوسان قیمت مواد اولیه مواجه بودند، اکنون با یک متغیر نگران‌کننده دیگر یعنی ریسک‌های ژئوپلیتیکی روبه‌رو شده‌اند.

با این حال، در صورت کاهش تنش‌های منطقه‌ای، به نتیجه رسیدن مذاکرات با آمریکا و ثبات نسبی در روابط بین‌الملل، می‌توان به بازگشت نسبی اعتماد، افزایش سرمایه‌گذاری و رونق گرفتن بازار آهن بیشتر امیدوار بود.

 

تولیدکنندگان فولادی؛ گرفتار در بحران پس از جنگ

پیش از این جنگ 12 روزه هم، بسیاری از کارخانه‌ها پیش از جنگ نیز با محدودیت‌هایی مانند قطعی برق، افزایش نرخ انرژی، مالیات‌های سنگین، قوانین پیچیده صادرات و افت نقدینگی مواجه بودند. حالا در کنار همه این چالش‌ها، نبود تقاضا و انباشت محصول در انبارها نیز بر مشکلاتشان افزوده است. از طرفی، نوسانات نرخ ارز و نگرانی از آغاز دوباره درگیری‌ها، هزینه واردات مواد اولیه و قطعات را بالا برده؛ این در حالی‌ست که بازار داخلی به دلیل رکود توان پذیرش افزایش قیمت‌ها را ندارد. این فشار مضاعف، بسیاری از واحدهای تولیدی را مجبور به کاهش ظرفیت تولید یا حتی توقف موقت کرده است.

 

قیمت دلار در جنگ 12 روزه ایران و اسراییل

یکی از نکات مهم دوران جنگ 12 روزه ایران و اسراییل، مداخله فعال بازارساز در بازار ارز بود. در حالی که پیش‌بینی‌ها از جهش شدید نرخ دلار حکایت داشت، سیاست‌گذار ارزی با تزریق ارز و اقدامات کنترلی مانند محدود کردن واریز و برداشت‌های ریالی صرافی آنلاین توانست نرخ دلار را طی این مدت در محدوده 84 هزار تومان مدیریت کند. نتیجه این اقدام، ثبات نسبی قیمت دلار در کانال‌های مشخص بود. هرچند آنچه در بازارهای موازی همچون تتر رخ داد، تصویر دیگری از انتظارات عمومی و به نوعی بازتاب‌دهنده انتظارات تورمی و روانی جامعه بود.

  قیمت دلار در جنگ 12 روزه ایران و اسراییل  

نرخ تتر؛ شاخص انتظارات تورمی در زمان جنگ ایران و اسراییل

در طول درگیری‌ها، نرخ تتر به‌عنوان نماینده آزاد انتظارات ارزی، نوسانات چشم‌گیر بیشتری داشت و حتی در مقاطعی با فاصله قابل‌توجهی از دلار رسمی تا نرخ 96 هزار تومان هم معامله می‌شد. این اختلاف قیمت دلار و تتر، در بازار آهن به شکل افزایش قیمت‌های پیشنهادی برخی فروشندگان خود را نشان داد، اما نبود خریدار و حجم پایین نقدینگی مانع از تثبیت این قیمت‌ها شد. پس از آتش‌بس، با کاهش هیجانات و عقب‌نشینی تتر تا محدوده 83 هزار تومان، شاهد بازگشت قیمت آهن‌آلات به محدوده‌های پیش از جنگ هستیم.

 

کاهش نقدینگی و ساخت‌وساز: بلای جان بازار آهن

در کنار تمامی تحولات سیاسی و ارزی، نبود نقدینگی در زنجیره پایین‌دستی فولاد و کاهش محسوس پروژه‌های عمرانی، به‌شدت بازار آهن را تحت فشار قرار داده‌اند. بسیاری از پیمانکاران و انبوه‌سازان، یا بودجه‌ای برای خرید ندارند یا به‌دلیل توقف طرح‌ها و نگرانی از آینده، وارد خرید نمی‌شوند. همین موضوع باعث شده که بازار مصرف در بخش آهن‌آلات تقریباً در حالت انجماد باقی بماند. در چنین فضایی حتی کاهش قیمت آهن آلات نیز محرک افزایش تقاضا نخواهد بود.

  جنگ 12روزه و بازار آهن  

چشم انداز قیمت آهن پس از جنگ ایران و اسراییل

آتش‌بس میان ایران و اسرائیل هرچند فعلاً به درگیری‌ها پایان داده، اما پایدار بودن این آرامش بسیار شکننده به نظر می‌رسد. تنش‌های منطقه‌ای، حملات پراکنده نیابتی و فضای بی‌اعتمادی دوجانبه، همگی این احتمال را تقویت می‌کنند که آتش‌بس، موقتی و تاکتیکی باشد نه راهبردی. در چنین شرایطی، بازار آهن ایران نمی‌تواند روی ثبات حساب کند. فعالان این بازار همچنان با نگاه محتاطانه رفتار می‌کنند؛ چراکه هر جرقه‌ای در مرزها یا فضای دیپلماتیک می‌تواند دوباره تنش ها و نرخ ارز را بالا ببرد، جریان سرمایه را مختل کند و فضای بی‌اعتمادی را به اوج برساند. به نظر می‌رسد برای مدتی این نااطمینانی سیاسی، مثل سایه‌ای سنگین، بر سر بازار اهن و فولاد و روند پروژه‌های عمرانی کشور باقی خواهد ماند.

 

سخن پایانی: بازار آهن در انتظار اطمینان

بازار آهن ایران پس از جنگ ۱۲ روزه، وارد دوره‌ای از رکود توأم با بی‌اعتمادی و نااطمینانی شده است. تولیدکننده نه توان افزایش قیمت دارد، نه ظرفیت کاهش بیشتر. خریدار هم نه سرمایه دارد، نه اطمینان از آینده. در این فضا، بازارساز شاید توانسته باشد نرخ دلار را موقتاً مهار کند، اما واقعیت‌های میدانی حکایت از وخامت بیشتر فضای کسب‌وکار دارند. در چنین فضایی، هرچند قیمت آهن آلات نسبتاً کنترل‌شده به‌نظر می‌رسد، اما آنچه غایب است، تقاضای واقعی و سرمایه‌گذاری مؤثر در بخش فولاد و ساختمان است. آینده این بازار به عوامل متعددی بستگی دارد؛ از ثبات سیاسی و رفع تنش‌های منطقه‌ای گرفته تا سیاست‌های حمایتی اقتصادی، اصلاح نظام بانکی، کاهش موانع تولید و فعال‌سازی بخش ساخت‌وساز. بدون این اصلاحات بنیادین، بازار آهن در مسیر یک رکود فرسایشی باقی خواهد ماند؛ رکودی که نه تنها تولید، بلکه اشتغال و رشد اقتصادی را نیز تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

اشتراک گذاری مقاله
حامد گلشاهی
نویسنده: حامد گلشاهی

من حامد گلشاهی، مدیر محتوا و خلاقیت با بیش از ۱۰ سال تجربه در زمینه تولید محتوا. در این سال‌ها همیشه تلاش کرده‌ام محتوایی بسازم که نه‌تنها اطلاعات درستی به مخاطب بده، بلکه واقعاً به سوالات و نیازهای او پاسخ دهد. خلق محتوا برای من فقط یک شغل نیست؛ بلکه راهی‌ست برای ارتباط واقعی با آدم‌ها.

حامد گلشاهی
نویسنده: حامد گلشاهی

من حامد گلشاهی، مدیر محتوا و خلاقیت با بیش از ۱۰ سال تجربه در زمینه تولید محتوا. در این سال‌ها همیشه تلاش کرده‌ام محتوایی بسازم که نه‌تنها اطلاعات درستی به مخاطب بده، بلکه واقعاً به سوالات و نیازهای او پاسخ دهد. خلق محتوا برای من فقط یک شغل نیست؛ بلکه راهی‌ست برای ارتباط واقعی با آدم‌ها.

ادامه مطلب
دیدگاه شما چیست؟ برای ما بنویسید.