دلار تکنرخی در ایران؛ آیا بازار آهنآلات متعادل میشود؟
دسترسی سریع به محتوای مقاله
بازار آهنآلات ایران در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد؛ بازاری که همواره با نرخ ارز گره خورده و کوچکترین تغییر در دلار، بلافاصله بر قیمت میلگرد آجدار، تیرآهن و قیمت ورق تأثیر میگذارد. اکنون که دوباره موضوع تکنرخی شدن ارز مطرح شده، فعالان حوزه فولاد و ساختمان این پرسش را مطرح میکنند: آیا دلار تکنرخی میتواند ثبات را به بازار آهن بازگرداند یا تنها چهرهای جدید از نوسانات قدیمی است؟
پیشزمینه تاریخی نوسانات ارزی در بازار آهن
برای درک وضعیت امروز بازار آهن، باید به عقب بازگردیم. از سال ۱۳۹۷ که دولت سیاست ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی را اجرا کرد، اقتصاد ایران وارد دورهای از چند نرخی بودن ارز شد. در این دوران، اختلاف میان نرخ رسمی و بازار آزاد گاه به بیش از ۱۰۰ درصد رسید و همین فاصله، بستری برای شکلگیری رانت فولادی و بازارهای غیرشفاف شد.
در آن سالها، فولادسازانی که سهمیه ارزی دریافت میکردند، توانستند محصولات خود را با نرخ پایینتری تولید و صادر کنند، درحالیکه سایر تولیدکنندگان که باید مواد اولیه را با دلار آزاد تهیه میکردند، در رقابت نابرابری قرار گرفتند. این پدیده موجب شد نوسانات قیمت آهن در بازار داخلی غیرقابلپیشبینی شود و اعتماد فعالان صنعت ساختمانسازی به نرخهای رسمی از بین برود.
از آن زمان تاکنون، هر بار که نرخ دلار جهش کرده، قیمت آهنآلات نیز تقریباً به همان نسبت رشد کرده است؛ حتی در مواقعی که هزینه تولید واقعی افزایش چندانی نداشته است.
شکاف میان دلار نیمایی و بازار آزاد؛ عامل بیثباتی مزمن
امروزه دو نرخ اصلی در اقتصاد ایران وجود دارد:
- دلار نیمایی بهعنوان نرخی که بانک مرکزی برای تأمین ارز واردکنندگان و برخی صنایع تعیین میکند.
- و دلار آزاد نرخی که در بازار برای معاملات روزمره و صادرات، بر اساس عرضه و تقاضا شکل میگیرد.
در ماه مهر ۱۴۰۴، نرخ دلار آزاد تا 116 هزار تومان بالا رفت درحالیکه دلار نیمایی حدود 70 هزار تومان بود. این فاصله قیمتی، بازار آهن را به دو بخش تقسیم کرد: بازار رسمی که قیمتگذاریاش بر پایه ارز نیمایی است و بازار آزاد که با دلار واقعی و تورم داخلی محاسبه میشود.
مسلما این اختلاف به بیاعتمادی گسترده، رشد واسطهگری و فاصله غیرمنطقی بین قیمت کارخانه و بنگاهها منجر میشود.
رابطه نرخ ارز با صادرات فولاد ایران
یکی از بخشهای کمتر دیدهشده در تحلیل بازار آهن، رابطه مستقیم میان نرخ ارز و صادرات فولاد است. افزایش نرخ دلار در ظاهر برای صادرکنندگان فولاد مثبت است؛ چون درآمد ریالی بیشتری به همراه دارد؛ اما در عمل، جهش ناگهانی ارز باعث میشود هزینههای تولید، انرژی، حملونقل و قطعات وارداتی نیز افزایش یابد. درنتیجه، بسیاری از تولیدکنندگان بهجای تمرکز بر تولید مستمر، به صادرات مقطعی یا احتکار کالا روی میآورند تا از تغییرات ارزی سود ببرند.
از سوی دیگر، سیاستهای محدودکننده صادراتی دولت برای کنترل بازار داخلی، گاه موجب میشود صادرکنندگان فولاد نتوانند از مزایای دلار بالا بهرهمند شوند. درنهایت، بازار داخلی با کمبود عرضه و رکود مواجه میشود و خریداران نهایی از سازندگان تا پروژههای عمرانی قربانی این چرخه میشوند.
اثر اختلاف نرخ ارز بر زنجیره فولاد ایران
زنجیره تولید فولاد از مواد اولیه تا محصول نهایی، بهشدت به ارز وابسته است. حتی اگر مواد خام (مانند سنگآهن یا قراضه) داخلی باشند، هزینههای حمل، انرژی، الکترود گرافیتی، فروآلیاژها و قطعات خطوط تولید، وابسته به نرخ دلار هستند.
وقتی کارخانه با دلار نیمایی کار میکند اما بازار بر اساس دلار آزاد قیمتگذاری میشود، نتیجه آن آشفتگی قیمتی است. این اختلاف باعث میشود که نه تولیدکننده از سود واقعی برخوردار شود، نه مصرفکننده از ثبات قیمت بهرهمند شود. درنتیجه انواع محصولات فولادی از قیمت میلگرد، تیرآهن و ورق فولادی گرفته تا شمش دائماً در نوسان است.
دلالان؛ محصول ناخواسته چند نرخی بودن ارز
اختلاف نرخ دلار نیمایی و آزاد، بهطور طبیعی زمینه را برای سودجویی واسطهها فراهم میکند. زمانی که کارخانه فولادی محصولات خود را بر اساس دلار 70 هزار تومانی میفروشد و بازار آزاد همان کالا را با دلار ۱۱5 هزار تومانی عرضه میکند، رانت قیمتی چند ده میلیونی در هر تن فولاد ایجاد میشود.
دلالان از این فرصت برای خرید ارزان و فروش گران بهره میبرند و باعث میشوند که قیمتها در بازار آزاد هیچ ارتباطی با منطق اقتصادی نداشته باشد. این وضعیت، نهتنها تولیدکننده را متضرر میکند، بلکه باعث افزایش مصنوعی قیمت آهنآلات و رکود در بخش ساختمانسازی نیز میشود. چراکه خرید آهن آلات به این قیمت را برای پیمانکاران غیرمنطقی کرده و باعث خروج سرمایه از بخش ساختمان میشود.
آیا تکنرخی شدن ارز میتواند ثبات بیاورد؟
در تئوری، سیاست ارز تکنرخی به معنای یکسانسازی نرخها، حذف رانت و شفافیت در معاملات است؛ اما تجربه نشان داده اجرای آن بدون فراهم شدن زیرساختهای لازم میتواند شوکهای قیمتی جدیدی ایجاد کند. برای موفقیت این طرح، باید شرایط زیر فراهم شود:
- ثبات اقتصادی و کنترل تورم پولی
- عرضه پایدار ارز توسط دولت و بانک مرکزی
- نظارت شفاف بر زنجیره فولاد و سامانههای توزیع مانند بورس کالا
- اعتمادسازی میان تولیدکنندگان و تجار فولاد
در غیر این صورت، تکنرخی شدن فقط عددی جدید روی تابلو صرافیهاست، نه اصلاحی واقعی در بازار آهن.
اثر تکنرخی شدن ارز بر هزینه ساختوساز در ایران
یکی از بخشهای مهم اقتصاد ایران که مستقیماً از نرخ ارز تأثیر میگیرد، صنعت ساختمانسازی است. افزایش قیمت دلار معمولاً باعث رشد قیمت آهنآلات و سیمان میشود که دو جزء اصلی هزینههای ساخت هستند. اگر سیاست تکنرخی شدن ارز اجرایی شود، در کوتاهمدت ممکن است هزینه ساخت پروژهها ۵ تا ۱۰ درصد افزایش یابد؛ زیرا دلار ترجیحی حذف و مواد اولیه با نرخ واقعی محاسبه میشوند؛ اما در بلندمدت، ثبات ارزی میتواند منجر به پیشبینیپذیر شدن قیمتها، کنترل تورم مصالح و کاهش نوسانات مالی در پروژههای عمرانی شود. به بیان ساده، ممکن است قیمتها بالا بماند، اما دیگر هر هفته تغییر نخواهد کرد و این همان چیزی است که بازار ساختوساز به آن نیاز دارد.
مزایای احتمالی تکنرخی شدن ارز در بازار آهن
اگر دولت بتواند ارز تکنرخی را بهصورت پایدار اجرا کند، مزایای زیر حاصل خواهد شد:
- حذف رانت ارزی و فساد سیستماتیک در توزیع فولاد
- واقعی شدن قیمت تمامشده تولید
- افزایش قدرت پیشبینیناپذیر برای تولیدکنندگان و پیمانکاران
- کاهش نوسان روانی قیمت میلگرد، تیرآهن و ورق
- افزایش شفافیت در معاملات صادراتی فولاد ایران
اما باید توجه داشت که تحقق این موارد بدون ثبات مالی و کنترل تورم ممکن نیست.
تجربه کشورهای دیگر در تکنرخی کردن ارز
کشورهایی مانند ترکیه و مصر نیز با چالش چند نرخی بودن ارز روبهرو بودند. در کوتاهمدت، اجرای سیاست ارز واحد در این کشورها منجر به رشد قیمتها شد، اما در بلندمدت، ثبات اقتصادی و حذف فساد ارزی را به همراه داشت. اگر ایران بتواند با کنترل تورم و تأمین ارزی پایدار به سمت تکنرخی شدن پیش برود، میتوان انتظار داشت که بازار آهنآلات نیز بهتدریج از فضای رانت و بیثباتی خارج شود.
آیا دلالان از بازار آهن و فولاد حذف میشوند؟
پاسخ ساده است: تا حدی بله اما نه کاملاً.
اگر نرخ ارز واحد شود، سود ناشی از اختلاف دلار نیمایی و آزاد از بین میرود. این بهطور طبیعی بخش بزرگی از دلالان را از بازار خارج میکند؛ اما حذف کامل واسطهها تنها زمانی ممکن است که تمام معاملات فولادی در بستر شفاف و قابل رهگیری انجام شود.
بهعنوان مثال:
- ثبت همه معاملات در بورس کالا
- نظارت بر صادرات محصولات فولادی اولیه و نهایی
- اعلام عمومی قیمتها توسط انجمن فولاد
در این شرایط، نقش واسطهها محدود به حملونقل و خدمات میشود، نه تعیین قیمت.
جمعبندی: تعادل بازار آهن از شفافیت میگذرد
بازار آهن ایران تا زمانی که چند نرخی بودن ارز ادامه داشته باشد، در معرض نوسان و واسطهگری باقی خواهد ماند. سیاست دلار تکنرخی اگر با شفافیت، نظارت و ثبات پولی همراه شود، میتواند به حذف رانت و بازگشت اعتماد به بازار منجر گردد؛ اما اگر این سیاست بدون اصلاحات ساختاری اجرا شود، فقط نام نرخها تغییر میکند و بازار همچنان بیثبات خواهد ماند. تعادل واقعی زمانی شکل میگیرد که رقابت جایگزین رانت و شفافیت جایگزین دلالی شود. دلار تکنرخی میتواند نخستین گام در این مسیر باشد اما آخرین گام نیست.
سؤالات متداول
آیا دلار تکنرخی باعث کاهش قیمت آهن میشود؟در کوتاهمدت نه اما در بلندمدت با حذف رانت و دلالی، قیمتها به ثبات میرسند.
چرا اختلاف دلار نیمایی و آزاد بر بازار فولاد تأثیر دارد؟زیرا هزینه تولید، صادرات و واردات فولاد مستقیماً وابسته به نرخ واقعی ارز است.
آیا دلالان با تکنرخی شدن دلار از بازار حذف میشوند؟تا حد زیادی بله اما نظارت واقعی و شفافیت عرضه برای حذف کامل ضروری است.
